ابرو بخشی از پیشانی است که با موهای نسبتاً زبری در بالای چشمها قرار گرفته است. این بخش در زیبایی صورت نقش مهمی ایفا میکند.
علاوه بر این، نقش مهمی در حفاظت از چشمها دارد. موهای ابرو مانع ورود آب، عرق و غبار پیشانی به چشم میشوند.
چند ماهیچه نیز در این بخش از پیشانی وجود دارند که باعث ایجاد رفلکسها و حرکت ابروها میشوند. بعضی از افراد بهطور سرشتی ابروهای کمپشتی دارند.
برای پرپشت کردن موهای ابروی این افراد کاشت ابرو توصیه میشود. البته این روش نیز مشکلاتی دارد زیرا ابروی پیوندی از ناحیه دیگری گرفته میشود.
از طرفی، رشد مو در نواحی دیگر بدن، مانند ابرو متوقف نمیشود و لازم است فرد ابرو را هرازگاهی کوتاه کند، اما وقتی فرد از پرپشتی ابرو شکایتی ندارد و ناگهان متوجه کمپشتی آن میشود، حتماً باید به وجود مشکلاتی در پوست یا بدن شک کرد. کمخونی یکی از عواملی است که میتواند باعث ریزش ابرو شود و در خانمهای ایرانی شایع است.
از سوی دیگر، نقش استرس در ریزش موی تلوژنی اثبات شده است. حتی در استرسهای ناشی از بیماریهای تبدار یا جراحیها معمولاً شاهد ریزش مو در ابرو یا موهای سر هستیم.
قبل از اینکه بیماران شروع به درمانهای سنتی و… کنند، حتماً باید علت ریزش ابرو مشخص شود.
ریشههای ریزش ابروها۱- مهمترین درماتیتهای پوستی مانند آتوپیک، سبورئیک، بیماری پسوریازیس و پدیده تلوژن افلوریم که نوعی ریزش موقت ساقه مو است، معمولاً به دنبال استرس و… اتفاق میافتند.
۲- ریزش ابرو همیشه ناشی از بیماریهای پوستی نیست و ممکن است عوارض بیماریهای داخلی زیادی باشد.
مشکلات هورمونی مثل اختلال در عملکرد تیرویید، بارداری، داروهای پیشگیری کننده از بارداری و… نیز میتوانند چنین عارضهای ایجاد کنند.
بیماریهای عفونی و خودایمنی نیز میتوانند روی فولیکول مو تأثیر بگذارند.
۳- شیمی درمانی نیز یکی از عواملی است که باعث ریزش ابروها میشود. این نوع ریزش درمان ندارد و بیمار فقط باید صبر کند تا طول دوره درمانی تمام شود.
سرطانهای مهاجم مانند لنفوم و لوسمی نیز جدا از درمانهایی مانند شیمی درمانی میتوانند باعث ریزش ابروها شوند.
۴- سرطانهای پوستی مانند BCC و SCC یا سارکومکاپوزی نیز باعث ریزش ابروها میشوند.
۵- عفونتهای قارچی، باکتریال مانند شپش، سیفلیس نیز باعث ریزش ابرو میشوند.
البته این موضوع قابل توجه است که همه بیماریهای پوستی روی فولیکول مو اثر نمیگذارند؛ بعضی از آنها مانند اگزما بهدلیل اینکه بیمار مجبور است ناحیه را بخاراند، باعث ریزش مو میشوند.
۶- تومورهای پوستی که به سرعت رشد میکنند نیز باعث خالی شدن ابرو از مو میشوند زیرا در این موارد مو قادر نیست به لایه نفوذ کند.
۷- بیماری اسکلروز بدلیل ایجاد زخم روی پوست باعث از بین رفتن فولیکول مو و ریزش ابرو میشود.
زخم ممکن است از نوع کلوئیدی یا گوشت اضافه باشد. در این مواقع نیز گوشت اضافه مانع رویش ابرو میشود.
۸- مصرف داروهای ضدفشارخون پروپرانولول، کاپتوپریل، کلومیدین، داروهای روانپزشکی و استفاده از فلزات سنگین مثل طلا، نقره، آرسنیک و ید نیز ممکن است باعث ریزش مو شوند.
۹- مصرف بیش از حد مواد معدنی مانند ویتامینB و مشتقات ویتامین A که در دارویی مانند ایزوترتینویین وجود دارد نیز برای موها مضر است.
۱۰- گاهی ممکن است بیمار بعد از جراحی و به علت استفاده از داروی بیهوشی هالوتان دچار ریزش ابرو، مژه و… شود. این مشکل نیز موقتی است و نگرانی ندارد.
۱۱- یک عادت رفتاری نیز در بعضی از افراد وجود دارد که بیمار خودش موهای بخشی از موی سر یا سبیل، ابرو و مژه را میکند.
این افراد باید به روانپزشک ارجاع داده شوند زیرا تداوم این کار ممکن است باعث از بین رفتن همیشگی فولیکول مو شود.
۱۲- ضربههای فیزیکی، سوختگی، تصادف، حرارت، عوامل شیمیایی و الکتریکی و ابرو برداشتن خانمها طی چند سال روی فولیکول ابرو تأثیر میگذارد و ممکن است فولیکول برای همیشه از بین برود.
۱۳- درمان ریزش ابرو از روی یافتن علتهای ایجاد کننده آن است.
در واقع، وقتی پزشک با چنین مواردی مواجه میشود حتماً باید علت اصلی ریزش مو را بیابد، وگرنه درمان بیتاثیر خواهد بود.
آتلانتیک — دو روانشناس، دیوید باس و مایکل بارنس، در سال ۱۹۸۶ برای ردهبندی ۷۶ خصیصه در پژوهشی معروف دربارۀ عشق، با عنوان «گزینش جنسی انسان۱»، این پرسش را از مردم پرسیدند: «در همسر احتمالیتان چه چیزی بیشترین ارزش را برای شما دارد؟»
نه زیبایی و نه ثروت، هیچکدام در صدر قرار نگرفتند. «مهربانی و تفاهم» رتبۀ اول را به دست آوردند و «شخصیت هیجانانگیز» و بعد «ذکاوت» در ردههای بعدی جای گرفتند. مردها گفتند که بیش از زنها برای ظاهر ارزش قائل هستند و زنها به «قابلیت کسب درآمد خوب» بیش از مردها اهمیت دادند، اما هیچکدام مقیاسهای جذابیت فیزیکی یا منزلت اجتماعیاقتصادی را در ردههای بالای ملاحظات خود قرار ندادند.
ولی مردم دروغ میگویند. آزمایشهایی که معمولاً بر خوداظهاری اتکا ندارند نشان میدهند که جذابیت فیزیکی بهنحوی ممتاز و گاهی غیرقابلقیاس اهمیت دارد، هم برای زنان و هم مردان. منزلت (به هر شکل بخواهید آن را بسنجید: برحسب درآمد، تحصیلات رسمی یا چیزهای دیگر) اغلب اوقات چندان از جذابیت فیزیکی عقب نیست. در مطالعات مربوط به روابط واقعی، که به نیات حقیقی بیشتر نزدیک میشوند، جذابیت فیزیکی و توان کسب درآمد قویاً وقوع رابطهای رمانتیک را نوید میدهند.
درحالیکه فرد، از نظر صفاتی مثل مذهبی یا صرفهجوبودن،کسی مشابه خود را ترجیح میدهد، وقتی نوبت به زیبایی و درآمد میرسد، تقریباً همیشه مقدارِ «بیشتر» را ترجیح میدهد. درمورد این نوع صفات توافقی، به نظر میرسد آدمْ مشتاق داشتن شریکی است که در ردههایی بالاتر از خودش قرار بگیرد. مردم اینجا چندان دنبال شباهت صددرصد نمیگردند.
الگوی کلیشهایِ این وضعیت در جامعهشناسی به «دادوستد زیبایی-منزلت۲» معروف است: فرد جذاب با فرد ثروتمند یا بههرروی قدرتمند ازدواج میکند. در این صورت هر دو برنده هستند. این همان داستان کلاسیک پیرمردِ عاقل و میلیاردر است که بر صورتش آثار آفتابسوختگیهای قدیمی دارد و با مدل خوشاندامی ازدواج میکند که نمیتواند پاریس را روی نقشه پیدا کند، ولی از ته دل میخواهد به آنجا برود چون مسافرت به پاریس رمانتیک است.
بنا به این تصور، تنها چیزی که لازم دارید پول است یا قدرت. در این صورت، معشوق زیبا خود را به شما عرضه میکند تا تصاحبش کنید.
وقتی هومر سیمپسون یکباره پانصد پوند شکر عایدش میشود، حس غریزی وی میگوید این شانس را به خوشبختی و رونق جنسی تبدیل کند. بعد از یک شب نگهبانی از تل شکر در حیاط خانهاش، خوابآلود زیر لب میگوید: «در آمریکا اول شکر گیر بیاور، بعد قدرت عایدت میشود و بعد به زنها میرسی.» این جمله ادای احترامی است به صورتزخمی (توی فیلم بهجای «شکر» در این نقلقول، «پول» آمده بود). این همان جایی است که هم سیمپسون و هم تونی مونتانا دچار گمراهی فاحشی میشوند.
الیزابت مککلینتوک، جامعهشناسی از دانشگاه نوتردام، پژوهش جامعی دربارۀ نظریۀ دادوستدِ صفات انجام داده است. کار او دادههای حاصل از ۱۵۰۷ زوج در مراحل مختلف رابطه را بررسی میکند: از آشنایی گرفته تا زندگی مشترک و ازدواج. این پژوهش ماه گذشته در امریکن سوسیولوجیکال ریویو۳ منتشر شد. مککلینتوک مینویسد:
«دادوستدِ زیبایی-منزلت، با مفهوم عامیانۀ همسرگزینیِ رمانتیک بهمثابۀ یک فرایندِ رقابتیِ بازار، همخوانی دارد، مفهومی که بهطور وسیع هم در حوزۀ فرهنگ مردمی و هم دانشگاهی پذیرفته شده است.» وی بهخصوص به روایتی جنسیتی اشاره میکند که براساس آن معمولاً «یک مرد موفق در عرصۀ اقتصادْ زنی زیبا را برمیگزیند تا ’نشان پیروزی‘ و افتخار او باشد.»اما مککلینتوک دریافت که، بهجز قدرتمندانِ اقتصادیِ بیمار و دونالد ترامپ، در عالم واقع اساساً این مسئله وجود خارجی ندارد و هرجا این اتفاق بیفتد دوام نمیآورد. نیروی غالب در امر جفتیابی همخوانی۴ است.
مککلینتوک مینویسد آنچه، در ظاهر، دادوستد زیبایی با منزلت اجتماعیاقتصادی است اغلب اوقات عملاً دادوستد نیست، بلکه مجموعهای از فضایل همخوان است. زنان موفق بهلحاظ اقتصادیْ مردان موفقِ اقتصادی را برمیگزینند، و زنان دارای جذابیت فیزیکی نیز مردان دارای جذابیت فیزیکی را.
مککلینتوک به من گفت: «گاهی میشنوید که مردانِ خیلی خوبْ زنانی نصیبشان میشود که جذابیت جنسی بالایی دارند، اما من دریافتم که مردانِ خیلی خوب به دخترانِ خیلی خوب میرسند. خوببودن عملاً در قلمروِ جذابیت هیچ امتیازی برای شما به ارمغان نمیآورد. به همین ترتیب، اگر مردی از نظر جنسی جذاب باشد، مطمئناً میتواند دختری را به دست بیاورد که جذابیت جنسی دارد».
چون افراد ردهبالای اجتماعیاقتصادی، در قیاس با افراد ردهپایین، بهطور متوسط، بهلحاظ جذابیت فیزیکی، بالاتر ردهبندی میشوند، بسیاری از همبستگیها بین ظاهر یک طرف و منزلت طرف دیگر کاذب هستند و اشتباه تفسیر میشوند.
مککلینتوک میگوید: «زنان در مقایسه با مردان وقت بسیار بیشتری را صرفِ داشتن ظاهرِ خوب میکنند. این موضوع باعث ایجاد آشفتگی زیادی در این دادهها میشود. اگر این نکته را در نظر نداشته باشید، درنتیجه عملاً درمییابید که همسرِ تعداد زیادی از این مردانْ ظاهر بهتری از آنها دارند، فقط چون زنان بهطور متوسط بهتر به نظر میآیند. مردها شریکی با جذابیت بیشتر برمیگزینند و بیش از زنان درآمد دارند. شکاف دستمزد چنان است که زنانْ هفتاددرصدِ مردان مزد میگیرند. پس زنان با مردانِ پردرآمدتر ازدواج میکنند. پیش از گرفتن این نتیجه که زنانْ زیبایی را با پول معامله میکنند باید این نکات را در نظر داشته باشید.»
این پژوهش نتیجه میگیرد که در عالمِ واقع زنان دنبال مردانی نیستند که از لحاظ ثروت برتر از خودشان باشند و مردان نیز دنبال زنانی نمیگردند که از لحاظ زیبایی از خودشان پیشی بگیرند. امیدبخش اینکه مردم بهواقع در جستوجوی … سازگاری و همراهی هستند. تطبیق و همخوانیِ نقاط قوت فرد با خصوصیات شریکی که از موهبتهایی مشابه برخوردار است پشتوانه و عامل محرک برای یافتن سازگاری و همراهی است، نه تلاش برای مبادلۀ مهربانی با جذابیتِ جنسی بیشتر، شوخطبعی با درستکاری، ذکاوت فرهنگی با همهفنحریفبودن، یا مدارج تحصیلی با مهارتهای بازارپسند.
چون، دستکم تاحدی، روزگار بهطور کلی با افرادِ دارای جذابیت فیزیکی برخورد ممتازتر و تبعیضآمیزی میکند، آنها از کارآیی تحصیلی بیشتر، موفقیت شغلی بزرگتر و درآمدهای بالاتری بهره میبرند. پس این متغیرها را بهسختی میتوان از جهان خارج مجزا ساخت.
مککلینتوک میگوید: «خیلی سخت میتوان طبقه و جذابیت را از هم مجزا ساخت، چون اینها از اساس با ظرافت به هم پیوند خوردهاند. من نمیتوانم تأثیر این عامل را جداگانه در نظر بگیرم و نمیدانم چطور کسی توانسته این کار را بکند.»برطبق نوشتۀ مککلینتوک در این مقاله، پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که جذابیت فیزیکی و تحصیلات، هر دو، «به یک زن کمک میکنند از طریق ازدواج (با مردی که نسبتبه پدر آن زن در سطح شغلی بالاتری قرار دارد) امکان پیشرفت پیدا کند. همچنین به وی کمک میکنند تا با مردی با موقعیت شغلی بالا، بهمعنای مطلق کلمه، ازدواج کند». اما این مطالعات معمولاً جذابیت فیزیکی مرد را در نظر نگرفتهاند و درنتیجه این واقعیت ساده را مورد توجه قرار ندادهاند که شاید فقط دو فرد جذاب، در لباسهایی جذاب و در یک محل جذاب، که وضعیتِ خواب درست و درمانی داشتهاند، جذب یکدیگر شدهاند و هر نوع «دادوستد» صرفاً توهم است.
مککلینتوک همچنین دریافته است که ظاهراً این روندِ فراگیر، که طی آن افراد با منزلت و موقعیت بالاتر در ردۀ افراد جذابتر قرار میگیرند، خود را قوت و تداوم میبخشد. وی میگوید: «به همین دلیل این تمایل وجود دارد که زنانی که خودشان در موقعیتهای بالا قرار دارند و با مردان بلندپایه ازدواج کردهاند، در ردههای بالاترِ جذابیت قرار داده شوند. این امر به ایجاد چرخهای خودتأییدگر میانجامد که در آن حتی لحظهای مکث نمیکنیم تا بپرسیم که آیا آن مرد را زیبا قلمداد میکنیم یا خیر. ما فقط میگوییم آن زن زیباست، آن مرد موقعیت بالایی دارد، و بخشی از علت زیبایی آن زن این است که این زوج موقعیت بالایی دارند.»
الی فینکل، روانشناسی از دانشگاه نورثوسترن، با ستایش کار مککلینتوک به مجلۀ نیویورک میگوید: «فرض اینکه اهمیت زیبایی و منزلتْ امری جنسیتی است ممکن است باعث شود محققانْ جذابیت مرد و منزلت اجتماعیاقتصادی زن را نادیده بگیرند.» بدین طریق است که آنها همخوانی را با دادوستد اشتباه میگیرند.
فینکل مدعی میشود: «دانشمندان هم انسان هستند. این احتمال وجود دارد که اعتقادات ما دربارۀ نحوۀ کارکرد جهان ناخواسته چشمان ما را ببندند. مطالعاتی که فقط به درآمد مردان و نه زنان، و فقط به جذابیت زنان و نه مردان نگاه میکنند به همین خاطر مشکلساز میشوند و اینْ روند داوریِ مقالات توسط افراد همرده است که امکان انتشار مقالات ناقصِ مشابهِ این را فراهم ساخته است.»
مککلینتوک مینویسد: «درنظرداشتن جذابیت فیزیکیِ هر دو طرف شاید رابطۀ بین زیبایی زن و منزلت مرد را حذف نکند، اما دستکم باید اهمیت این رابطه را بهشدت کاهش دهد.»
مککلینتوک میگوید، حتی همزمان با افول فراگیریِ این نگرش در فرهنگ عمومی، الگوی دادوستد زیبایی-منزلت به چندین شیوۀ آزاردهنده زیانبار است. «این نگرشْ شغل زنان را از منظر جامعه کماهمیت جلوه میدهد: به زنان میگوید ظاهر شماست که اهمیت دارد و موفقیتها و تواناییهای دیگرِ شما در بازارِ همسریابی بیاهمیت است. حقیقت این است که مردم هم زنان را برحسب آنچه به نظر میآیند ارزیابی میکنند و هم مردان را. وقتی نوبت به ظاهر میرسد، زنان بهاندازۀ مردان سطحی هستند و باید بر موفقیتهای خودشان تمرکز کنند. اگر زن خواستار مردی موفق باشد، این خواسته باید با موفقیت خودش همراه باشد.»
پس ظاهراً این هم یکی دیگر از آن جاهایی است که ترقی روبهبالا در آن افسانه است. اما، در این مورد، عشقی از دست نرفته است. در چارچوب الگوی جنسیتی دادوستدِ زیبایی-منزلت، آنطور که مککلینتوک مینویسد، جذابیت فیزیکی «شاید امکان پیشرفت طبقاتی را برای زنان فراهم بیاورد». بله درست است، اما نه بدون قطعیشدن وابستگی اقتصادی زن به شوهر و زیرپاگذاشتن نابهنگام ارزیابی خودش از جذابیت فیزیکی شوهر.
مککلینتوک میگوید: «این نگاه همچنین ازدواج را نوعی مزدوری تعریف میکند که با برداشت معمول ما از آن، یعنی اینکه تاحدی همسر خودمان را دوست داریم و کسی را میخواهیم که با او صمیمی و نزدیک باشیم، منافات دارد. ازدواج دقیقاً بهمعنای معاوضۀ پول مرد با زیبایی زن نیست و قرار نیست مَرد، بهمحض ظهور اولین چروک اطراف چشم زن، او را رها کند.»
گاهی اوقات عطسه تکی است و شما به یک «آچووووو» بسنده میکنید. بعضی اوقات هم دو یا سه بار عطسه میکنید. اما همیشه از اطرافیان میشنوید که با صدای بلند میگویند: «عافیت باشه»! این عطسههای چندتایی ممکن است بیش از حد باشند اما در واقع به مردم کمک میکند تا چیزهای محرک را از مسیر جریان تنفس خود دور کنند.
معمولاً عطسه به دلیل وجود شیء خارجی در بینی رخ میدهد. بنابراین، شما عطسه میکنید تا آن را از مجرای تنفسی خود خارج کنید. چندین محرک هستند که عطسه کردن در شما را بیشتر تحریک میکنند. عفونتهای دستگاه تنفسی، مانند سرماخوردگی معمولی، میتواند غشای مخاط بینی را آزار دهد. همین طور هوای سرد، مواد حساسیتزا، مانند آلایندهها، کُرک، پرز و موی حیوانات خانگی، محرکهای فیزیکی شامل دود سیگار و آلودگی هوا و نیز ذرات محیطی مانند گرد و خاک، کپک و قارچ.
اما همه عطسهها به محرکها مربوط نمیشوند. برخی از مردم وقتی در معرض نور خورشید قرار میگیرند هم عطسه میکنند که به این حالت عطسه نوری میگویند؛ این مشکل در بین ۱۰ تا ۳۵ درصد از مردم دنیا رخ می دهد. افرادی هم هستند که وقتی شکمشان پر میشود عطسه میکنند؛ عارضهای که به اشباع معروف است.
این که دلیل تحریک و عطسه شما چیست مهم نیست. چیزی که حائز اهمیت است این است که هنگام عطسه کردن جلوی بینی و دهان خود را بگیرید تا از انتشار میکروب جلوگیری کنید.
توصیه میشود اگر در دستهای خود عطسه میکنید، حتماً دستهایتان را بشویید؛ حتی اگر با آرنجتان جلوی عطسه را میگیرید. اما خب، در این صورت لباس شما به دستمال گردگیری آشپزخانه بیشتر شباهت خواهد داشت تا لباس پلوخوری!
بهترین راه این است که همیشه با خودتان دستمال کاغذی داشته باشید و هنگام عطسه کردن، آن را جلوی بینی و دهان خود بگیرید.
بر اساس تحقیقات کارشناسان، مصرف سیر خام می تواند از بدن در مقابل ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، سکته مغزی و حملات قلبی و بروز انواع عفونت ها محافظت کند.
کارشناسان سیر خام را موثرترین مکمل غذایی برای پیشگیری از سرطان عنوان کردهاند و میگویند: افراد در صورتی که به این ماده آلرژی و حساسیت ندارند از آن در رژیم غذایی خود بهره مند میشوند. بر اساس تحقیقات، در سیر مواد بسیار مفیدی برای سلامت بدن وجود دارد که می تواند از بیماری های قلبی عروقی و متابولیک، از جمله تصلب شرایین، چربی خون، ترومبوز، فشار خون بالا و دیابت در افراد جلوگیری کند. سیر با معکوس کردن روند ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و پیری زودرس مانع از تشکیل پلاک در عروق کرونر قلب می شود و به این ترتیب سرخرگ تامین کننده خون قلب سالم می ماند. مصرف سیر و پیاز به دلیل وجود ترکیبات گوگردی در آنها از تشکیل تومور و سلول های سرطانی در بدن جلوگیری می کند و به ترتیب فرد از ابتلا به سرطان مصون می ماند. از جمله سرطان هایی که با مصرف سیر می توان مانع از ابتلا به آن شد، می توان به سرطان معده، روده بزرگ، مری، لوزالمعده و سینه اشاره کرد. سیر همچنین به دلیل دارا بودن خواص ضدباکتریایی می تواند از تشکیل مواد سرطان زا در بدن جلوگیری کند و با ترمیم DNA، کاهش تکثیر سلولی یا وادار کردن سلول ها به خودکشی از بروز سرطان در بدن جلوگیری کند. مصرف سیر خام همچنین برای جلوگیری از فشار خون بالا نیز بسیار موثر است و استفاده از آن در کنار داروهای کاهنده فشار خون می تواند برای بیماران بسیار موثر باشد. در تحقیقات علمی اخیر که در مجله Maturitas به چاپ رسید، اثر مصرف سیر بر بیماران مبتلا به فشار خون بالا و اثر کاهندگی آن بر این بیماری مشاهده شده است. بر اساس تحقیقات در سیرماده ای به نام پلی سولفید وجود دارد که برای باز کردن عروق خونی بسته و تنگ شده بسیار مفید است و می تواند به کاهش فشار خون در مبتلایان منجر شود. از جلمه دیگر خواص مصرف سیر خام کنترل و بهبود بیماری سرماخوردگی است. بنا بر تحقیقات در سیر موادی چون آلیسین وجود دارد که برای کشتن و نابود کردن میکرو ارگانسیم های بی شماری که در اثر سرماخوردگی در بدن فعال می شوند، مفید است. مصرف سیر به همراه عسل می تواند باعث درمان سریع علائم سرماخوردگی، عطسه و سرفه در افراد شود. با مصرف سیر می توانید با ریزش موی سر مقابله کنید. بر اساس تحقیقات، دانشمندان دانشگاه مازندران بر این باورند که استفاده از ژل سیر بر روی پوست کف سر به مدت دوبار در روز می تواند با ریزش موی سر در اثر بیماری خودایمنی آلوپسی آره اتا (طاسی منطقهای) مقابله کند و آن را به تاخیر بیاندازد. کارشناسان اعتقاد دارند مصرف سیر به طور موثرتری از داروهای کورتیکواستروئیدی عمل کرده و می تواند با علائم این بیماری خود ایمنی مقابله کند، به طوری که بیمار کمتر دچار ریزش مو شده و حتی مناطق ریخته شده مجدداً دارای فولیکول مو میشوند. از دیگر خواص سیر مقابله با بیماری آلزایمر و نیز دیابت است. سیر را می توان به صورت خام، پخته، سرخ شده یا کبابی مصرف کرد اما دانشمندان توصیه می کنند افراد سیر را به صورت خام مصرف کنند تا بیشترین بهره را از مزایای درمانی آن بدست آورند. سیر حاوی انواع آنتی اکسیدان ها و مواد مفید است که باعث بالا رفتن مکانیسم های حفاظتی بدن شده و به این ترتیب فرد کمتر به انواع بیماری ها و عفونت ها مبتلا می شود. برای استفاده از سیر می توانید آن را به سالاد یا سس خانگی اضافه کنید، همچنین به تمامی مواد غذایی پروتئینی از جمله گوشت قرمز و سفید و نیز ماهی می توان سیر افزود.